یکی از مرسومات همیشگی که از قدیم تا الان رواج داشته؛ هدیه دادن است. فلسفۀ هدیه، از دیرباز برای نشان دادن ابراز علاقه، وفاداری، تجدید دوستی بوده است. چه زمانی که برای پادشاهان هدیه و جواهر میبردهاند و دخترانشان را به عقد پسر کشور همسایه در می آوردهاند و چه زمانی که رئیس جمهورهای دو کشور برای ابراز دوستی و هدایایی را رد و بدل میکردند.
این امر نیز بین افراد عادی هم رواج دارد. بهطوری که شخصی مالی را بیدلیل و با دلیل به دیگری میبخشد. اما در عالم حقوقی به این عمل هبه گفته میشود که در این مقاله قصد داریم از منظر فقهی و حقوقی آن را بررسی کنیم. بنابراین با بهترین وکیل حقوقی در شیراز همراه شوید تا بدانیم هبه مشروط چیست؟ و چه شرایط و ارکانی دارد.
تعریف هبه مشروط
هبه در لغت به معنای بخشیدن مال و هدیه بدون چشمداشت به دیگری است. اما در اصطلاح حقوقی به شخصی که مالی را در تملک دارد و آن را بلاعوض یا مجانی در اختیار دیگری قرار میدهد هبه مشروط گفته میشود. کسی که مالی را میبخشد واهب و به فرد گیرنده متهب و به مال مورد هبه را عین موهوبه گفته میشود.
نکته حائز اهمیت در خصوص عقد هبه این است که عقد هبه بلاعوض یا به عبارتی مجانی است. اما می توان در آن شرط عوض کرد.
به این صورت که که واهب یا شخصی که مالی را به دیگری می دهد می تواند شرط کند که متهب مالی را در مقابل به واهب تملیک کند یا این که عملی را بجا بیاورد. هبه با شرط عوض، هبه معوض نامیده میشود.
ازین رو هبه مشروط نوعی هبه معوض است به صورتی که واهب یا هدیه دهنده در عوض مالی که به متهب یا هدیه گیرنده میدهد شرط میکند که متهب نیز مالی به او بدهد یا اینکه کاری انجام دهد.
لازم به ذکر است که به دلیل عقدی بودن این امر؛ به ایجاب و قبول نیاز دارد. به این معنی که واهب مال را میبخشد اما قبول یا رد آن وابسته متهب است.
شرایط عقد هبه مشروط
همانطور که پیش ازین اشاره کردیم هر عقدی برای انعقاد نیازمند شرایط صحت معامله است؛ بنابراین هبه نیز ازین قاعده مستثنی نیست. طبق ماده 190 قانون مدنی برای صحت هر عقدی شرایطی را پیشبینی میکنند که به شرح زیر است؛
- قصد و رضای طرفین
- اهلیت طرفین
- موضوع معین که مورد معامله باشد
- مشروعیت جهت معامله
علاوه بر این موارد ذکر شده، شرط پنجمی نیز برای انعقاد هبه وجود دارد که در ماده 798 قانون مدنی به آن اشاره شده است. شرط پنجم، قبض مال موهوبه است و تا زمانی که مال موهوبه به قبض متهب داده نشده باشد هبه دارای اثر نیست.
موارد انحلال از هبه مشروط
چون هبه عقد مجانی است تحت شرایطی میشود از مالی که به دیگری بخشیدهاید، رجوع کنید و مال را به تصرف خودتان در بیاورید .
بهطور کلی در 8 حالت نمیتوان مالی که هبه کردید را دوباره رجوع کنید که در موارد زیر خلاصه میشود؛
- مال بعد از هبه کردن تلف شده باشد.
- در صورتی که مال به پدر یا مادر یا اولاد بخشیده شده باشد .
- بنابر تعریف هبه گفتیم، مالی رایگان است؛ یعنی یک طرف به رایگان مال خودش را به دیگری می بخشد. اما گاهی هم پیش میآید که این بخشش رایگان نباشد یعنی در مقابل این بخشش چیزی به عنوان عوض گرفته شود در این صورت به آن هبه معوض گویند. حال اگر هبه معوض باشد و عوض آن داده شده باشد دیگر نمیشود از هبه رجوع کرد .
- در صورتی که مالی که هبه شده از مالکیت متهب خارج شده باشد خواه به صورت ارادی مانند اینکه این مال را بفروشد خواه به صورت غیر ارادی مثل اینکه ورشکست شود (چون ورشکسته اختیار اموال خودش را ندارد)
- در صورتی که در مالی که به صورت هبه بخشیده میشود تغییری صورت گیرد. بدین معنی که ما قبلی از نظر عرفی به نظر نیاید برای مثال تبدیل گندم به آرد.
- هبه با مرگ یکی از دو طرف (واهب و متهب) از بین نخواهد رفت و حق رجوع واهب هم از بین نمیرود .
- هبه طلب به مدیون، حق رجوع را از بین میبرد چون در حکم تلف است .
- اگر کسی به عنوان صدقه مالی را به کسی بدهد دیگر نمیتواند به آن رجوع کند .
چگونگی پس گرفتن هبه مشروط
اگر هیچ یک از شرایط بخش پیشین برای واهب پیش نیامده باشد؛ شخص میتواند به مال موهوبه رجوع کند؛ ابتدا واهب بایست اظهارنامهای در جهت اعلام رجوع خود به مال موهوبه برای متهب ارسال کند و ایشان را دعوت به عودت مال کند.
در صورتی که متهب اهمیتی به اظهارنامه واهب ندهد، واهب باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی نسبت به ثبت دادخواست استرداد مال موهوبه اقدام کند. که پس از رسیدگی و تصدیق عقد هبه، و فقدان هیچ یک از شرایط هشت گانه فوق، رأی بر استرداد مال موهوبه صادر می گردد.
شاید سوالی پیش آید مبنی بر اینکه اگر مردی ملکی را به زنش انتقال دهد و تمامی شرایط رجوع از مال موهوبه را داشته باشد ولی زن پیش از رجوع واهب، نسبت به فروش آن اقدام کرده باشد، تکلیف مال موهوبه چه می شود؟
به مجرد خروج مالکیت متهب بر مال موهوبه حق رجوع واهب ساقط میشود و مرد دیگر نمیتواند مدعی مبلغ یا مثل آن مال موهوبه شود.
اعتبار هبه نامه مشروط
هبهنامه چه به صورت رسمی و چه غیررسمی و عادی و یا حتی شفاهی معتبر است. به شرط آنکه شرایط شکلی آن رعایت شود و واهب دارای اهلیت باشد و با رضایت مال خود را هبه کرده باشد و متهب نیز آن را پذیرفته و قبض کرده باشد. اگر هبهنامه رسمی باشد تردیدی در صحت آن وجود ندارد مگر آنکه صوری باشد. برای مثال اگر پدری در زمان حیات خود بخشی از مال خود را با سند رسمی به یکی از وراث هبه کرده باشد و مال موهوبه به قبض وارث در آمده باشد، پس از فوت پدر آن مال متعلق به شخص متهب است و سایر ورثه حق دخالت و ادعای مالکیت در آن مال را ندارند مگر آنکه ثابت کنند سند رسمی صوری و تقلبی است.
برای اثبات هبهنامه هریک از طرفین میتوانند به دادگاه دادخواست ارائه کنند. اگر هبهنامهای عادی و غیررسمی باشد توسط کارشناس مورد بررسی قرار میگیرد. اگر هبه شفاهی باشد در صورت وجود شاهد و با نظر دادگاه میتوان از شهادت شهود به عنوان ادله اثبات دعوا استفاده کرد.
علیرغم اعتبار هبه نامهۀ رسمی و غیررسمی، اهمیت تنظیم هبه نامهی رسمی زمانی بیشتر مشخص میشود که در یک پروندهی حقوقی واهب زمینی را به متهب هبه کند که سند نداشته باشد در این صورت متهب با هبه نامهای که دارد میتواند به دادگاه مراجعه کرده و الزام به تنظیم سند رسمی به طرفیت واهب را درخواست کند. در چنین شرایطی اگر هبه نامه رسمی باشد برای گرفتن سند مالکیت نیازی به حضور واهب نیست. در غیراینصورت اگر هبهنامه عادی باشد حضور واهب الزامی است.
کلام آخر
دراین مقاله از وکیل شیراز سعی کردیم تعریف روشنی از هبه مشرو ط چیست؟ به دست آوریم. همچنین تمام نکات مربوط به آن بررسی کنیم. طبق توضیحاتی که بیان کردیم آشنایی نسبی با عقد هبه و شرایط و اقسام آن پیدا کردیم و شرایط رجوع از مال موهوبه برای ما کاملاً مشخص شد.
هبه اصولا عقدی غیر معوض است اما واهب می تواند شرط عوض در آن درج کند. برای مثال به این صورت که فرد واهب بگوید «که مالم را میبخشم به شرطی که در قبال آن کالایی به من ببخشی».
برای تنظیم نوبت جلسه مشاوره با وکیل هبه مشروطه شیراز سجاد محمدی با شماره 09171235873 تماس بگیرید.د.